پوشش آشکار و گزیده ای: ماشین توسط الیزابت خرس

امروز ما خوشحال هستیم که به میزبانی منحصر به فرد نشان از الیزابت خرس آینده رمان جدید ماشین. از حماسه مطبوعات در ماه اکتبر این سال ماشین برای اپرا فضای طرفداران بکی اتاق و الکس سفید است و در فضای سفید سری. به ما صبر کنید (در)صبر و حوصله در اینجا این است که پوشش و گزیده ای ما را از رفتن.

ببین smugglerific پوشش:

در مورد کتاب:

دیدار با دکتر جنز. دکتر جنز نداشته مناسبی فنجان قهوه در پانزده سال.
 
کار خود را آغاز می شود که او میپرد کاملا خوب کشتی های فضایی. آن را همچنان با توسعه درمان برای بیمار بیگانگان از گونه او هرگز قبل از دیده می شود. او عاشق زندگی است. حتی بدون قهوه.
 
اما دکتر جنز در مورد به کشف یک مطیع رمز و راز: دو کشتی, یک باستان و یکی جدید قفل شده است و در یک خطرناک در آغوش. مرموز خدمه مبتلا به حتی بیشتر بیماری مرموز. یک shipmind به دام افتاده در بدن ناکافی زیادی از حافظه خود را تقویت دور. مرگبار الگوی رفتاری از خارج از زمان. متاسفانه دکتر جنز نمی تواند مقاومت در برابر یک راز است. و بنابراین او در مورد به کشف کنند که همه چیز را به او اختصاص داده شده زندگی خود را به… دروغ است.

گزیده ای:

فصل 1

من ایستاده در درب و نگاه کردن.

پایین نبود کلمه حق دقیقا. اما آن را نیز ندارد
دقیقا اشتباه کلمه. تمام جهات بودند پایین
از ایرلاک جایی که من ایستاده بود

و تقریبا همه آنها بی نهایت
طولانی قرار می گیرند.

من فقط خیره به ته فضا. من
شد و هدف: هدف در هدف است که چرخ
sickeningly کمتر از یک klick دور. خود من سوف شد
همچنین گردان در اطراف یک هسته مرکزی شبیه سازی
نیم گرم و یا فقط به نگه داشتن چیزهای جالب است.

من ایستاده بود
در ایرلاک درب دلیل
من که قرار بود به پرش. فقط
به عنوان به زودی به عنوان من بلبرینگ و زمان بندی.

من اصلا به ترس در حال حاضر. من به
ترس قبل و من می ترسم پس از. اما من نمی ترسم
در طول.

وجود دارد هیچ جایی در طول ترس. بنابراین من باید در برابر ترس است. آن پهلو خارج از دید و با تمام
مهم چیزهایی که من انجام شده بود.

در این مورد صرفه جویی در زندگی و تاریخ ساخت. در
که به ترتیب اولویت و به ترتیب معکوس گاهشناسی.

من امیدوار به صرفه جویی در زندگی به هر حال اگر من
خوش شانس و هنوز هم وجود دارد برخی از زندگی در طرف دیگر از رفتن من به صرفه جویی در.

که در سراسر خلیج خلاء وضع کشتی باستانی ما به دنبال. آن را دور با سفر به فضا
استانداردهای. چند صد متر و به نظر می رسید
مانند کمتر چون سنگ بزرگ
کوه آب نبات
هزاران متر در قطر.

من می گویم کشتی. اما آنچه که من به دنبال در یک
enormous چرخ شلاق – پینگ اطراف آن توپی که اگر نورد را از طریق فضا. این یک ایستگاه در مدار هیچ اولیه ؛ اسکرول بی پایان تان هال unreeling—ذهنی صحبت چرا که خود من در کشتی
من احساس می کنم هنوز ایستاده بود—در یک بهار-حلقه مارپیچی چرخاندن در اطراف ما.

نه صاف و پوست, اما سنگی و pockmarked یکی. یک سوراخ micrometeors و مچاله توسط
محض تاکید می کند. با بیت
ساختار طرح ریزی از سطح در زوایای متنوع و cerulean و
طلا رنگ ساییده شده توسط فیلتر نشده
اشعه ماورای بنفش و سايش با فضای گرد و غبار.

Big Rock Candy
کوه
پیر شد.

حدود شش صد جواب, پیر, به عنوان دقیق
به عنوان من می تواند بدون در حال اجرا بسیاری از آنها تبدیل در سر من. او می خواهم آمد از ترا در پیش-سفید-درایو عصر و بیش از centians او
ساخته شده است تا سرعت فوق العاده ای.

او زیپ همراه در یک جامد کسری از
سرعت نور را در اینجا در مکان های تاریک میان ستاره های بسیار دورتر
از خانه از او می تواند احیانا او دوره
دیگر چیزی
مانند اصلی طرح برگرفته توسط هسته archinformists.

شاید او می خواهم
گم و یا تاثیر بود که باعث برخی از آسیب به بدنه بود او را زدم البته. یا شاید مردم
که مجهز
او تا به حال دروغ گفته در مورد جایی که آنها برنامه ریزی برای رفتن. عصر ترا تاریخ که تا به حال باعث sublight
interstellar اکتشاف و
نسل کشتی نشده بود یکی از اعتماد و همکاری صلح آمیز بین مردم. بیشتر یکی از
از جان گذشته, قمار بازی و خونین-میخ بقا.

تنها یک نسل از کشتی تا به حال به یک مقصد تا آنجا که به خود-
حزب محافظه آگاه بود و این که تا به حال به پایان رسید
هست. ما در اینجا به دلیل این یکی
تا به حال ارسال سیگنال پریشانی و Synarche کشتی ردیابی آن پیدا کرده بود ، و ارسال بسته داده ها درخواست
کمک در بزرگ سنگ کوه آب نبات‘s نمایندگی.

این Synarche کشتی شده بود در تماس با ما از آنجا بود که نگرانکننده است. و آن locator beacon و سنگ بزرگ کوه آب نبات‘s سیگنال پریشانی شد و هنوز هم
beeping دور پایین وجود دارد. و بنابراین ما در اینجا: برای دیدن اگر
ما می تواند نجات کسی. اگر کسی چپ به نجات.

آن را نگاه نمی کند امیدوار کننده است. کشتی پشت سر ما بود دیگر
آمبولانس اما یکی پس از که شامل یک تیم از باستان شناسان و archinform-
ists و من تا به حال نگران کننده اخطار قبلی که وجود دارد رفتن به یک مقدار زیادی بیشتر مفید برای آنها کار می کنند را از برای ما. من مطمئن نیستم دقیقا تا چه حد
پشت سر ما بودند اما من انتظار ما بر خود ما برای حداقل پنج تا ده
دیار. نجات نمی تواند استطاعت به
صبر کنید برای پشتیبان گیری.

وجود دارد می تواند
مردم زنده در آن وجود دارد. ما تا به حال
به اقدام به عنوان اگر وجود دارد تا زمانی که ما تا به حال ثابت شده
در غیر این صورت. اما آنها می خواهم انجام می شود هیچ چیز به acknowl-
لبه رویکرد ما و آنها تا به حال نه در پاسخ به تحسین در همان فرکانس
خود را به عنوان چراغ زجر.

من نمی توانستم برآمد چون من
نمی توان به دست هر کسی که ممکن است زنده باشد. با این وجود فکر گسترده خراب کردن قبل از من ساخته شده من احساس غم. بدتر از آن بود که خزنده رضایت بخش
غم و اندوه شما هنگامی که شما نگاه در خراب کردن:
در چیزی طولانی نابود چیزی را از دست داده است که مشکل خود را.

خود من کشتی Synarche پزشکی رگ من مسابقه به دنبال زندگیبود که یک آمبولانس همراه با هسته به طور کلی. او تا به حال صرف نزدیک به یک استاندارد ماه با موتورهای مدرن سوزاندن سوخت بی پروا به مسابقه سرعت با سنگ بزرگ کوه آب نبات. سالی که ما به نام او—بود سریع با قابلیت مانور بود و آستین ، sublight موتور برای او جرم است. او نیز تا به حال یک Alcubierre-سفید درایو برای FTL سفر هر چند پس از آن نمی ابلاغ هر گونه واقعی سرعت به کشتی آن را نمی توان مورد استفاده برای تعقیب کردن معدن در فضای طبیعی. ما حال می خواهم به تیرکمان بچه گانه بزرگ جاذبه به خوبی در ما منشاء نقطه در هسته برای سرعت بخشیدن و سپس حفظ شتاب از طریق انتقال به منظور گرفتن سرعت نسل کشتی. من می گویم “تیرکمان بچه گانه” مثل این است که یک روال مانور. در واقع هیچ چیز وجود دارد کاملا مانند خیره به عظیم ترین سیاه چاله در کهکشان و سپس پرواز به سمت راست پایین مری آن مانند یک پشه با نگرش. (تا آنجا که هر کسی می تواند خیره به واقعی سیاه چاله با خود واقعی چشم مگر اینکه آنها متعلق به یکی از عجیب و غریب
گونه های است که می تواند تجسم X-rays
یا امواج رادیویی.)

بنابراین ما در حال حاضر می خواهم
تا به حال یک ماجراجویی خروج از هسته و در حال حاضر در اینجا ما بودند. ما نیست
با متصل کردن سنگ بزرگ کوه آب نبات. ما تا به حال هیچ
اطلاعات در مورد تمامیت ساختاری از این عتیقه هالک اما شایع
حس پیشنهاد آن شکننده خواهد بود. Unbalancing آن را در معرض آن به تنش
از docking—هر دو ایده های وحشتناک.
ما می خواهم به استفاده از یکی از ما
سازگار متصل قلاده
به هر حال چون
این ایده که ما سخت افزار و ایشان سازگار خواهد بود
بود و خنده دار.

به همین دلیل من پریدن بود.

آن را به عنوان خطرناک به عنوان آن احتمالا به نظر می رسد. من سالی
نجات متخصص: گرفتن مردم
از موقعیت های خطرناک کار من است و من از انجام این نوع از چیزی که غالبا.

این
فرو کردن می تواند خطرناک باشد ،

من hardsuit تا به حال جت, بنابراین من تا به حال
قدرت مانور. و همه چیز را در فضا در حال حرکت است فوق العاده سریع به هر حال, بنابراین
آنچه مهم است این است که نسبی سرعت. اگر من و شما در حال حرکت در همان
با سرعت و در همان جهت و هیچ چیز دیگری در اطراف ما عملکرد
نه در حال حرکت است.

فضای زیادی از هیچ چیز. اگر من شروع به پریدن کرد
در زمان مناسب و اصلاح شده برای سالی چرخش تمام من مجبور به انجام
مسابقه سرعت با چرخ و گرم کردن بر روی آن.

آن را هنوز هم نفس ایستاده داخل
که باز ایرلاک و نگاه کردن.
سالی بود که قدرت پردازش برای برگزاری یک موقعیت یا نه در خارج بزرگ سنگ کوه آب نبات اساسا
برای همیشه لطفا برای. اما سنگ بزرگ کوه آب نبات بود
ریسندگی و یک یا دو نفر از او عظیم مرکزی کابل جامعی بود بیش از
centians تا به چرخش در حال توسعه یک تلو تلو خوردن.

او همچنین wobbling برای اخلال دلیل. در آنجا بود که یک کشتی لنگر انداخت به خارج از حلقه. یکی با درایوهای مدرن کشتی. سریع بسته crewed توسط متان تنفس: یکی که تا به حال رله سیگنال پریشانی. آن—خود من چک من روباه—نام Synarche بسته کشتی من را بشارت از راه دور. چرا در چاه او لنگر انداخت با یک گاو نر کشتی چه او هنوز هم انجام می دهند به همراه آن و به همین دلیل او نبود پاسخ
تحسین یک سری از رمز و راز
که برای آن هیچ پاسخ وجود دارد در سالی
پایگاه های داده.

و سالی یک نجات کشتی است بسیار جامع پایگاه داده ها.

“سالی”
من لنگر “چگونه ما تله متری?”

“خیلی خوب Llyn” این shipmind پاسخ داده است.”ما همسان سرعت و بردار و ما پایدار است. نمی توانید انجام دهید
خیلی در مورد این چرخش است.”

خوب
به می دانم که من تنها کسی نیست که در مورد آن نگران است.

“من در درب” به من گفت که او در حال حاضر می دانستند. اما شما قرار است برای حفظ یک روایت شفاهی. برای پرواز ضبط و در مورد چیزی را اشتباه می رود و شما crewmates متوجه نمی آنچه شما انجام می دهند. آن را نیز اجازه می دهد تا آنها را به نگه داشتن چشم خود را در چک لیست بنابراین هیچ چیز فراموش می شود. اول ایمنی. “از کجا Tsosie?”

صدای او آمد از طریق. “در دیگر درب.
آماده برای رفتن بر روی خود کلمه Llyn.”

او در آمبولانس را فرمانده و ارشد
متخصص ضربه, اما من نجات متخصص و این
من op. Rhym ما پرواز
جراح outranked هر دوی ما به عنوان دور به عنوان هسته کلی
ارشد نگران بود اما در حال حاضر من مسئول آنها را بیش از حد. اگر ما تا به حال برای رفتن به عمل جراحی Rhym را تبدیل به قدرت شکل است.

آن را نمی توانست حس در یک ساز و برگ نظامی پس از آن گرفته شده بود
در حالی که برای من برای رسیدن به راه فرماندهی منتقل
بین اعضای تیم است. اما از آن ساخته شده حس برای سالی.

“در سه”
من گفت که بسیاری از لحظات بعد ما قایقرانی در سراسر فضای بین سالی و سنگ بزرگ کوه آب نبات. به عنوان من
تثبیت آشکار مارپیچی از نسل کشتی صاف شده را در یک
چرخ بنابراین unnervingly که من می خواستم به یک کف دست زدن
مکان شناس.

Tsosie و من می خواهم که یک همسان, مجموعه, اما Tsosie شد انتهایی با سورتمه حمل کردن است که شامل نجات لوازم قابل حمل airlocks لیزر برش مشعل و autostretchers. من تا به حال چهار هواپیماهای بدون سرنشین limpeted بر روی پشت من در کنار مخازن هوایی.

شما می توانید ارسال برای مسائل. اما طول می کشد زمان. زمان نیست
همیشه چیزی است که شما باید هنگامی که در پاسخ به یک حادثه است.
ما در حال گفت برای انطباق,
بداهه نوازی غلبه بر
. انجام این ماموریت است.

که بخشی نه چندان متفاوت از آنچه من
در قوه قضائیه. شما چیزی است که می شود درست
نتیجه — در عرض حقوقی و اخلاقی محدودیت— و شما با پر کردن کاغذ بازی بعد.

من
مثل کار من است.

سالی تغذیه من از طریق تله متری senso.
هر دو Tsosie و من تا به حال شروع به پریدن کرد به خوبی.
ما جت برای اضافه کردن vپس از آن به نظر می رسید به عنوان اگر سالی شد افت پینگ پشت در حالی که چرخش چرخ
در زیر ما کاهش یافته است. به زودی ما ثابت نسبت به سطح با استفاده از
ما جت تنها به ادامه دوره-درست به منحنی کشتی سکونت حلقه به عنوان ما شروع به
فاصله به آن است. ما نیاز به کم نسبتا صحبت کردن چون سالی خواهد بود که در اطراف دوباره به زودی.

“که به نظر می رسد مانند یک مناسب و معقول نقطه” Tsosie گفت:
چیدن آن را برای من در senso خوراک.

من مورد مطالعه مشخص و پچ. آن مسطح بود
وجود دارد و چنگ زدن به حلقه.
من نمی توانستم یک ایرلاک هچ اما برخی از handholds و آنچه من فرض
شد افسار safeties
چراغ سمت داخلی
سطح چرخ. شما یک حس خوب از طراحی کشتی در
کسب و کار است. من می خواهم قرار داده airlocks
وجود دارد که در آن شما نمی خواهد
باید برای مقابله با مرکز نیروی در راه و یا در. “اجازه دهید در اطراف گوشه” به من گفت. به عنوان به زودی به عنوان ما را لمس کشتی

این
چرخش خواهد شروع به تلاش برای ما پرتاب کردن. این آسان تر بود.

Tsosie
به دنبال من منجر شود.

سطح داخل چرخ من را به یاد روکش کوچک از برخی از نوع legless lizardmorph. آن را کمی مقعر و اگر concavity بود کمی ناهموار با توجه به شکسته کابل من فرض این بوده است عمدی. هر چیزی که ساخته شده در حال اجرا در اطراف در خارج از کشتی خود را کمی کمتر عمیقا خطرناک خوب بود. شما هیچ وقت نمی دانید زمانی که شما نیاز به رفتن به خارج و رفع lightsail یا چیزی و فضای بدجور بزرگ است.

از دست دادن آهنگ از کشتی خود را برای چند لحظه و
شما ممکن است هرگز آن را پیدا کنید.

ما را لمس پایین به آرامی. ما
مجله چکمه ضامندار بر روی بدنه و ناگهان ما ایستاده بودند به راحتی
در حدود یک سوم از یک گرم.

Tsosie نگاه
و خندیدی به من از طریق
چرخ لنگر.”صاف است.” او را پایین. “آیا شما می دانید آنچه که من از آنها بدم میاید” او ادامه داد: در حال اجرا خود را دستکش
بیش بدنه.

“آیا من
مراقبت از آنچه شما از آنها بدم میاید?” از من خواسته.

“من از آن متنفرم زمانی که شما یک گه درسته ؟ و در پایان آن وجود دارد
این کمی سخت ندول—بدون تراشه
این کمی سخت متلاشی شدن پو, همه توسط خود را تنها و بیکس. و شما می دانید وجود دارد اجابت مزاج در پشت آن
به آن فشار. این رشته وجود دارد
در اسفنکتر و شما می توانید احساس
اما وجود دارد هیچ چیز متمدن شما
می توانید به آن را دریافت کند.”

“این گفتگو است که ثبت شده است.” او شانه ای بالا انداخت.

“شما می تواند
خوردن هویج.” من کاهش سر من بیش از زیادتری در پشت من hardsuit
دستکش.

“چه؟”

“هویج” به من گفت. “شیرین خوراکی ریشه است.”

“آنچه را که قرار است به انجام آن فشار از انتهای دیگر?”

“Nah” به من گفت. پس از آن “خوب مرتب کردن بر اساس. اگر شما در حال تجربه کمی سخت گلوله مدفوع شما يبوست چون شما یا خشک و یا اینکه شما در حال گرفتن به اندازه کافی فیبر است. و یا هر دو. هویج دارای آب و فیبر است. خوردن هویج و شما خوب تمیز poops. اگر ما در زندگی در یک سیاره من می خواهم به شما بگویم در مورد سیب—”

“چه
اپل?”

“آنچه شما می خورید در هر روز به حفظ و دکتر دور”
به من گفت.”حداقل اگر مشکل شما این است که روده نهفته. البته اگر
ما نگه داشته و پزشکان دور نه
یکی از ما را کسی به صحبت کردن با آه
نگاه کنید. وجود دارد ایرلاک.”

من راه می رفت به سمت آن, چکمه, clomping با هر مرحله. من می توانم شنیدن آن را از طریق تماس با بدنه و فضای داخل hardsuit.

Tsosie
دنبال کرد. “حال شما خوب, Jens? شما نگاه نیمه مایل به خاکستری.”

این شد یک مقدار عادلانه از غلظت
نه به تلو تلو خوردن به عنوان راه می رفت.”غذا نشسته است تا به خوبی.”

Tsosie خندیدی به من. او خود را به نوبه خود
لنگر نسبت به من, اما من می تواند احساس آن را از طریق senso.”من حدس می زنم اسان
بحث کمک می کند نه.”

“من بیش از حد بسیاری از ayatanas.” من تا به حال نیمی از یک دوجین ثبت حافظه بسته
از افراد مختلف لود شده به من فاکس: نقشه کشی
در تخصص خود را برای هر گونه سرنخ در مورد چگونه برای برقراری ارتباط با و یا کمک یا باستان انسان است که ممکن است در داخل سنگ بزرگ کوه آب نباتو یا
متان تنفس systers روی عرشه کشتی لنگر انداخت مدرن کشتی.

آن
بود و بهانه ای قابل قبول برای راه رفتن خنده دار, به هر حال.

جلوی هوا سد شد و یک دستی و یک دنده با یک
چرخ. چرخ سفت با سن و عدم تعمیر و نگهداری, اما من پوشیدن exo پزشکی
دلیل است. بین من exo و hardsuit این هواپیما کردم چیزی به خرد کردن رایگان بدون نیاز
به خودم پرتاب در Tsosie رحمت. من می خواهم به انجام همه چیز را برای خودم
چون من همیشه قادر به.

این باعث می شود من قدردانی از چیزهای کوچک.
مانند قادر بودن به نوبه خود مهم
چرخ.

“استقرار
حباب” Tsosie گفت.

من به چرخ یک نوبت یا دو اما نمی undog آن را به طور کامل تا زمانی که Tsosie تا به حال مجموعه ای از حباب تا با پیوستن به
rim به سنگ بزرگ آب نبات moun شارژ-
تعیین
‘s هال. آن
نبود کامل ایرلاک. پس از آن نصب شده بود تنها راه برون شد به قطع
غشاء و فرآیندهای غشایی. اما ما تا به حال هیچ راهی برای ارزیابی اینکه آیا این قفل هوا در پشت دریچه
تحت فشار بود و یا حتی دست نخورده است. یا اگر داخل درب باز شد. ما می تواند انفجاری خارج کردن بخشی از
نسل کشتی, اگر ما دقیق نیست.

وجود دارد چیزی است که ممکن است یک فشار سنج. کریستال بیش از آن ترک خورده و اگر شما squinted گذشته ترک سوزن داخل کاملا مسطح در برابر یک میخ. اگر من خواندن کهنه اعداد سمت راست سوزن استراحت در depressurized طرف. که نشانه خوبی بود برای اجتناب از مواد منفجره فشار اگر آن را دقیق بود: هیچ چیز در داخل به حالت فشرده خارج کنید.

آن را ممکن است یک نشانه بد برای کسی در داخل
نسل کشتی ،

معقول
ایرلاک طراحی ارائه شده برای ایمنی
بهم پیوستن چنین است که یک نفر می تواند باز نمی شود هر دو دریچه در همان زمان. شما احتمالا نمی شود جای تعجب که چگونه اغلب مردم—حتی مدرن rightminded
مردم حتی غیرانسان مردم—موفق به انجام آنچه محسوس است.
من آماده نبود به فرض
که unrightminded مردمی از گذشته های دور—از جان گذشته به اندازه کافی به نور
برای ستاره ها حتی خود را بزرگ نوه هرگز در حالی که پرواز spacefaring معادل بسیار زیادی چکه کن قایق پارویی—خواهد بود به ویژه محتاط افراد است.

من چک Tsosie کار در حباب که
بود به عنوان دقیق به عنوان همیشه. من بد درد dia بنابراین من در ارتباط باشید کمی به
آن را کنترل کنید. نه بیش از حد ، بودن احمق احساس ناخالص و افسرده خود را
رفلکس یک ایده وحشتناک است زمانی که شما در حال ورود به یک نجات منطقه.

خوب شاید ayatanas نیست تنها
دلیل من به دنبال کمی خاکستری است.

در حالی که من تنظیم Tsosie به پایان رسید
باز کردن دریچه. هوایی بدون اغراق شده. آن نگاه مانند سنج کار میکنه
پس از همه. یا شاید به طور تصادفی درست است. نردبان وجود دارد در داخل
دیافراگم. او رفت و من به دنبال بسته شدن دریچه پشت سر من.

“ما در حال
در” من گفت: سالی. “به نظر می رسد مانند یک ایرلاک باید.”

دوم تخم خاموش بود و به حق من به عنوان من پا
از نردبان. فضا
شد به اندازه کافی بزرگ
برای شش فضای مناسب انسان—یا دو انسان و یک قطعه بزرگ از تجهیزات و کاملا
بی ثمر. این bulkheads شد تیره رنگ بژ رنگ خراشیده
با برجستگی و پاک. کشتی باقی مانده بود
و کاربردی در استفاده از, برای برخی از زمان پس از راه اندازی
پس از آن است. اما در هر صورت
کشتی مدیریت یا
خدمه تا به حال نشده کاربردی به اندازه کافی دقیق تعمیر و نگهداری به هنجار.

من تعجب که چگونه بسیاری از نسل موفق شده بود به زندگی و مرگ است. من تعجب دوباره اگر هنوز هم وجود دارد مردم در هیئت مدیره. من تعجب اگر آنها تا به حال باعث پریشانی چراغ و هنگامی که.

آنچه منجر شما به قرار دادن یک فانوس دریایی در یک کشتی که هرگز قصد دارد در مواجهه با یکی دیگر از آن نوع است ؟

من می دانستم که کمتر در زمان حال سپری شده در این کشتی
از برای کسانی از ما که در خانه مانده و پیوست Synarche. سنگ بزرگ کوه آب نبات در حال حرکت بود به طوری
سریع بعد از centians شتاب که او تا به حال به دست آمده نسبیتی سرعت.
هر استاندارد دوم ما صرف در اینجا یک نقطه سه استاندارد ثانیه در
بقیه جهان است.

نه یک تفاوت بزرگ اگر شما فقط یک هفته ماند. این امر تقریبا دو فوق العاده دیار رفتن در خارج
کهکشان. اما طی نیم millennian به اتساع زمان
اضافه شده است.

فشار سنج در داخل تخم بود
خوانا تر. آن را بخوانید .83 و پس از آن اشباع شده در 1, من حدس زده است که به معنای
Terran جو.

Tsosie و من در زمان نوبت سمپاشی یکدیگر hardsuits با decontam. ما همان گونه که مردم ساخته شده است که این creaking
باستانی کشتی اما در
این احتمال خطر ناک است که هر هنوز زنده بودند— ما و آنها شش صد جواب
از هم جدا شوند. ما میکروب خواهد خود را به غذا خوردن سیستم ایمنی بدن
برای ناهار و بالعکس.
آن خواهد بود بسیار زیاد
تراژدی دوباره به هم متصل با یک دست شاخه ای از انسانیت فقط برای شروع یک بیماری همه گیر
و کشتن هر کس در هر دو طرف.

بنابراین ما
که نیست.

“چه
ما می توانند یاد بگیرند از این محل” Tsosie نفس.

او اجازه دهید فشار برابر,
و ناگهان من می توانم شنیدن creaks
و ناله از کشتی های باستانی در اطراف من. تیره و تار فلزی و برخی از
دور thumps که صدا مانند حلقه ای از ماشین آلات.
هیچ صدای و چیزی که
صدا مانند صدای.

من فکر کردم من تا به حال حفظ شده است امید من اما روح من هنوز هم سقوط کرد.
من احساس خوب به خصوص
در مورد شانس ما برای پیدا کردن بازماندگان. ما تا به حال نشده است ظریف
در مورد رویکرد ما—آن را انجام نمی دهد به دزدکی حرکت کردن بر مردم—و اگر کسی هنوز رانندگی
این چیزی که مطمئنا
آنها جواب ما را تحسین کرد. رادیو شد و رادیو.
و یا آنها آمده اند به ملاقات ما در ایرلاک و یا حداقل با ارسال یک ربات.

مصنوعی
هوش مورخ بازگشت به قبل از
این Eschaton و
سالی اطلاعات کتابخانه پیشنهاد کرد که بسیاری از نسل کشتی بود
shipminds از مرتب کردن بر اساس. Wheelminds? من حتی نمی
می دانید چه نامگذاری شما می خواهم به استفاده از برای
یک کشتی بزرگ.

هیچ کس به صحبت کرد ما حتی زمانی که من گفت:
کشتی نام با صدای بلند تقویت آن از طریق hardsuit سخنران و درخواست
اجازه را وارد کنید.

خوب
شاید کسی در طرف دیگر از تخم.

Tsosie نوک سر خود و غوطه ور خود را
شانه های گسترده رسا حرکات از کسی استفاده می شود برای برقراری ارتباط
از طریق یک hardsuit. “در اینجا می رود هیچ چیز نیست.”

“به
آن را به بهترین خود را,” من گفت:, و او را تماشا تکیه بر دریچه چرخ.

Tsosie
چرخش تخم گسترده و هیچ چیز اتفاق افتاده است.

هیچ چیز جز مختصری پف از تساوی
هوایی است. من تا به حال واقعا انتظار خوش آمدید, پارتی, اما این امر شده اند
یک سورپرایز زیبا.

“متعجب”
او گفت: مشابه در اطراف تخم.”خوب جالب است.”

که اطمینان چیزی که به هنگام شنیدن
شما فقط شکسته به یک کشتی فضایی بزرگتر از خود را به گونه عضویت در
تمدن و فرهنگ. من تکیه وری به نظیر بیش از شانه خود را.

کل راهرو
پر شد با آنچه به نظر می رسید
در ابتدا به عجیب و غریب
نوع لانه زنبوری یا spiderweb. نور مشغول به کار بود—چیزی نیست که من
آیا شمارش کرده اند در بعد از این همه وقت. بیایید
شنیدن آن برای خوب قدیمی از مد افتاده fusion
راکتور.

چون کشتی چرخید مانند یک ایستگاه به
شبیه سازی گرانش ما ایستاده بودند روی دیوار که با آن مواجه خارج از
چرخ. سنگ بزرگ کوه آب نبات بود
enormous, و من می توانم کاملا به دور پایین راهرو قبل از منحنی
کشتی خم خارج از دید در فاصله. کل فضا به نظر می رسید پر از . .
. ساخت اسباب بازی ؟

چیزی بسیار شبیه به هر حال به نوعی از peg-و-حافظ مجموعه که کودکان در بسیاری از گونه ها با مهارت کاربر به طور معمول با توجه به عنوان آنها شروع به توسعه
کنجکاوی و توانایی استفاده از انگشتان دست خود را به طور مستقل.
اگر آنها رخ می دهد به
انگشتان. این به نظر می رسید چاپ شده و یا اکسترود شده در پلیمر و روکش در آنچه که من در زمان به یک ماده رسانا از سوسو زننده هولوگرافی فلزی. کل
ساختار ایجاد یک مش
به هم پیوسته شش ضلعی است که به طور کامل پر گذرگاه.

“تقویت ساختاری?” من پرسیدم ساخت
مطمئن شوید که ما هنوز در حال اتصال پشت به ما
کشتی.

“ممکن است” سالی به توافق رسیدند. من می توانم احساس خود را رله Tsosie خوراک و خوراک من—به چهار نفر دیگر از اعضای خدمه. Loese ما
جدید خلبان; Hhayazh یک پرواز پرستار; Rhym پرواز جراح و Camphvis ، دیگر پرواز ،

به نظر می رسید مانند همه ما به همان اندازه
بهت زده. ما فرستاده بودم دو نفر از
سه Terrans در خدمه (Loese شد
یکی دیگر) در این سفر به خارج از احتیاط است. ما
نمی تواند انتظار می رود هر بازماندگان
روی سنگ بزرگ کوه آب نبات به حال مواجه می شوند
غیرانسان درک. و Hhayazh در خصوص نوع لاغر, قلم تحت پوشش سیاه-carapaced insectoid
درک است که به groundlubbers فریاد میکشند jimjams.

هیچ کس می گذرد به فریاد میکشند
jimjams در سازمان دیده بان من اگر من احتمالا می تواند از آن کمک کند.

این سازه به نظر نمی رسد شوم. آنها
شکسته, نور, در, روشن, انسان رنگ.
همه ابتدایی—بنفش و نارنجی و سبز ساخته شده ظاهر—اما همه درست و
اشباع شده است. بچه رنگ های برجسته خود را از شباهت به اسباب بازی.

“وجود دارد بیش از حد بسیاری از رنگ برای آن را به یک DNA
مدل” Tsosie گفت. “مگر اینکه همان اسیدهای آمینه هستند با پوشیدن لباس های مختلف
لباس.”

من به گذشته و برخوردی خشن روبرو نزدیکترین peg با انگشت من
باعث او را به نفس نفس زدن و گرفتن مچ دست من یک لحظه خیلی دیر به من را متوقف کند.

فقیر
زندگی انتخاب کردم من به این خط از کار: چه می توانم بگویم ؟

من واقعا انتظار آن را به واکنش نشان می دهند. اما من حدس می زنم من باید بگویم که من poked در نزدیکترین peg با انگشت من, چرا که کل ساختار پوست کنده و دور از من hardsuit قبل از من آن را لمس و موج با یک سری از whick-whick-whicking برای تلفن های موبایل را به یک تا خورده پیکربندی در برابر
دیوار
راهرو. آن را به سمت چپ اتاق بیش از اندازه کافی برای Tsosie و من به راه رفتن به سمت
طرف.

“اگر ما در وجود دارد آن را به دوباره سوار خود حق را از طریق بدن ما نیست؟” Tsosie پرسید.

“شاید خجالتی است.” من پا
گذشته او را به راهرو.
او اجازه رفتن از مچ دست من به محض این که من شروع به حرکت می کند.
آن را به حال شده است یک هشدار ژست نیست
تلاش واقعی برای مهار من.

نه این که او می تواند داشته باشد. من یکی از خدمه با
اجرای قانون پس زمینه. و تطبیقی اسكلت تحت my hard – کت و شلوار به من افزایش رفلکس
و قدرت است.

من متوقف به طور خلاصه
و tinkertoys نمی ناخن
من به جایی مثل یک shrike را قربانی.
که نشانه خوبی بود. من رسیده
دوباره و آنها را پوست کنده و دور از من دوباره.

“به نظر می رسد
امن” به من گفت.

Tsosie ساخته شده کمی خفگی
سر و صدا. اما او به دنبال من, چکمه
clomping فقط یک کمی.
ما هر دو
من متوجه ساخت
تلاش برای پیاده روی آرام. این
همیشه سخت زمانی که شما برای اولین بار دریافت کنید تحت grav—یا شبیه سازی شده
grav—نه به تصادف در اطراف مانند
یکی از پیلی بالا-جاذبه systers در یک ضرب المثلی فروشگاه چین. اسباب بازی ادامه داد
به پوست جدا جلوتر از ما و مهر و موم شده
خود را پشت تا پشت سر گذاشت.”شاید
آنها هستند
تقویت ساختاری.”

“Microbots,” Tsosie گفت: خم و نزدیک
به بازرسی برخی از آنها.

“تنها
بزرگ است.”

“جایی که شما مواد اولیه را به این بسیاری از . . . microbots? پس از شش صد جواب در فضا به هر حال است؟”

“عالی
سوال” سالی گفت. “به خاطر کشف.”

درباره نویسنده:

الیزابت خرس برنده John W. Campbell, جایزه بهترین نویسنده جدید در سال 2005 و پس از انتشار پانزده رمان و تعداد زیادی داستان کوتاه. او می نویسد: در هر دو داستان های علمی تخیلی و فانتزی ژانرها و موفق به کسب تحسین منتقدان در هر دو. او برنده جایزه هوگو بیش از یک بار. او زندگی می کند در ماساچوست است. دیدار او در توییتر @Matociquala.

31 thoughts on “پوشش آشکار و گزیده ای: ماشین توسط الیزابت خرس”

  1. That is really fascinating, You’re an excessively
    professional blogger. I have joined your rss feed and look forward to in quest of more of your great post.
    Also, I have shared your web site in my social networks

    Reply
  2. Hey there I am so delighted I found your web site, I really found you by accident, while
    I was searching on Yahoo for something else, Anyhow I am here now and would just like to say kudos
    for a fantastic post and a all round enjoyable blog (I also love the theme/design), I don’t have time to browse it
    all at the minute but I have bookmarked it and also added in your RSS feeds, so when I have time I will be
    back to read more, Please do keep up the excellent job.

    Reply
  3. You have to understand that if you decide to get a loan with bad credit
    you will have to make sure that you fulfill the requirements
    of your lender. There are companies running scams out there and identity theft is a real and scary.
    However, secured personal loans, since they’re normally borrowed against someone’s house,
    tend to be more acceptable and safe for banks and lenders to provide to anyone, including individuals with poor credit.

    Reply
  4. Wow that was odd. I just wrote an extremely ⅼong comment bսt ɑfter I clicked submit
    my сomment didn’t shߋw up. Grrrr… well I’m not writing all that ߋver again. Regardⅼess, just wantd to ѕay
    suprb blog!

    Ƭake a lߋοk att mʏ web-site … fish international
    sourcing house pte ⅼtd; Oscar,

    Reply
  5. I have been surfing online more than 2 hours today, yet I never
    found any interesting article like yours. It is pretty worth
    enough for me. In my opinion, if all website ownsrs and bloggers made good content as you did,
    the web will be much more useful than ever before.

    Reply
  6. Hi there everybody, here every one is sharing these kinds of familiarity, thus it’s
    nice too read thiss web site, and I used to pay a visit thos
    website every day.

    Reply
  7. Youre so cool! I dont suppose Ive read anything like this before. So good to find any individual with some unique thoughts on this subject. realy thanks for beginning this up. this website is one thing that is needed on the web, someone with a bit of originality. helpful job for bringing something new to the web!

    Reply
  8. What i don’t realize is actually how you’re not actually much more well-liked than you might be right now. You’re very intelligent. You realize therefore significantly relating to this subject, produced me personally consider it from so many varied angles. Its like men and women aren’t fascinated unless it is one thing to accomplish with Lady gaga! Your own stuffs excellent. Always maintain it up!

    Reply
  9. I was suggested this blog by my cousin. I am not sure whether this post is written by him as no one else know such detailed about my problem. You’re incredible! Thanks!

    Reply
  10. Hi there! This post couldn’t be written any better! Reading through this post reminds me of my previous room mate! He always kept talking about this. I will forward this article to him. Pretty sure he will have a good read. Thank you for sharing!

    Reply
  11. I think this is one of the most vital information for me.
    And i’m glad reading youyr article. But wanna remark
    on few general things, The website syyle is wonderful, the articles is really gret : D.
    Good job, cheers

    Here iis my siute ile zarabia barber w niemczech (medium.com)

    Reply
  12. Amazikng blog! Is your theme custom made or did
    you download it from somewhere? A design like yours with a feew simple adjustements would really make my blog stand
    out. Please let me knokw where you got your theme. Bless
    you

    my web page – Kurier

    Reply

Leave a Comment